دیکشنری
داستان آبیدیک
in irons
ɪn a͡iəɹnz
فارسی
1
عمومی
::
در زنجیر، دستبسته
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IN HIS OWN HAND WRIT
IN HIS OWN SIMILITUD
IN HIS STEAD
IN HOCK
IN HOG HEAVEN
IN HONOR OF
IN HOPES OF
IN HORROR
IN HOT WATER
IN HOUSE
IN HOUSE MILLING
IN HOUSE TRAINING
IN HUMAN SHAPE
IN IMITATION OF
IN INTAGLIO
IN IRONS
IN ITS ENTIRETY
IN ITS PRIME
IN ITSELF
IN JEOPARDY
IN JEST
IN JIG TIME
IN JOINT PARTNERSHIP
IN KEEPING
IN KEEPING WITH
IN KELTER
IN KEN
IN KEY
IN KILLED AND WOUNDE
IN KIND
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید